به گزارش روابط عمومی کنگره ملی شهدای غریب دراسارت: مادری بسیار نحیف که از مشکل فراموشی رنج می برد ولی دخترانش پروانه وار گرد وجود مادر می چرخند و از او پرستاری می کنند. مادر چه مادری؟ کوه صبر! کوه در مقابل او شرمنده است، مادری با چهار داغ همسر مهربانش، فرزند شهیدش، فرزندی با معلولیت جسمی که در سن ۲۰ سالگی به دیدار برادر شهیدش رفت ( طی این ۲۰ سال مادر او را جمع و جور می کرد) و چهارمین داغ که شاید از دیگر داغ ها سوزاننده تر بود؛ فوت فرزند حدود ۳۰ ساله به علت ایست قلبی.
تنها جمله ای که مادر شهید تکرار می کرد و ورد زبانش بود، این جمله بود ” هرچه خدا بخواهد همان می شود ” در این دیدار سراسر معنوی و فضای روحانی؛ زیر سقف خانه مادر شهید غریب اسارت، روی فرش او و عیادت کنندگان؛ جمعی آزاده، پای صحبت های خواهر شهید نشستیم و ایشان درباره وضع مادر و برخی از مشکلات صحبت کرد (قطره ای از دریای بی کران). حاصل عمر مادر چهار پسر و ۳ دختر بوده که الان از بین چهار برادر فقط ۱ برادر هست و آن هم ساکن تهران.
خدایا وجود با برکت این والدین که سبب نزول رحمت و عنایت الهی است، سلامت بدار. خدایا ما را مدیون خون شهدا و زحمات و رنج والدین آنها ممیران. خدایا عاقبت امر ما را ختم به خیر و انجام عمر ما را ختم به شهادت بفرما. علو در جات همه شهدای عزیز و عافیت و عاقبت بخیری همه مادران صبور و بازماندگان این عزیزان را از درگاه احدیت خواستاریم…